به گزارش مجله سامی، سفر، گردش و تفریح، نه تنها در کتاب ها، سفرنامه ها، خاطرات، کارتون ها و انیمیشن ها به تصویر کشیده می گردد و زمینه جذب مخاطبان گسترده ای را فراهم می نماید، در فیلم های مستند و سینمایی نیز از صندلی بالایی برخوردار است. تاریخ سینما شاهد فیلم های کوچک و بزرگی است که موضوع سفر را دست مایه نگارش سناریو های جذاب و پر کششی نموده که زمینه را برای ساخت و فراوری فیلم های گوناگون و بعضا مطرح تاریخ هنر هفتم سبب شده است... با خبرنگاران همراه باشید.
اگر علاقمند به دریافت بهترین خدمات هزینه ویزای کانادا تضمینی هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم ویزای کانادا، ویزای مالتی 5 ساله با دعوتنامه معتبر دریافت کنید.
سفر و گردش به نقاط مختلف کره زمین، به دلیل ظرفیت های سینما، قابلیت نمایش مؤثر و گسترده ای در مقایسه با دیگر رسانه ها دارد. وقتی نقطه ای از کره زمین به عنوان محل فیلم برداری یک فیلم سینمایی انتخاب می شود، درصورتی که فیلم بتواند پیروزیت های زیادی در جذب مخاطب و اصطلاحا فروش گیشه بین المللی کسب کند، می توان امیدوار بود که محل فیلم برداری فیلم سینمایی، به منطقه ای پربازدید توسط گردشگران در سال های آینده تبدیل شود. تاریخ سینما، مملو از فیلم های کوچک و بزرگی است که پس از ساخت و فراوری و نمایش، مکان فیلم برداری آن ها با استقبال گسترده گردشگران بین المللی همراه شد. شیوه طراحی و ساخت بعضی از سریال ها و فیلم هایی که مضمون سقوط هواپیما یا غرق شدن کشتی دارند و فیلم به دنبال نگاهی به زندگی نجات یافتگان است، از سبک نگاه به گذشته و نگاه به آینده استفاده می نمایند. همیشه در این نوع سریال ها و فیلم ها، به گذشته افراد توجه می شود و فیلم به ما یاری می نماید تا حال و آینده آن ها را در فضایی از بیم و امید مشاهده کنیم. از Flashback (گذشته نمایی) و Flashforward (آینده نمایی) برای به تصویر کشیدن روایتی جالب و جذاب از سفر در تونل زمان که می تواند دست مایه خلق فیلم ها و سریال هایی با مضمون سفر و گردش شود آن هم با طعمی از بیم و امید، در فیلم های دهه های اخیر به کرات استفاده شده است. اما موضوع گزارش امروز، درباره سینما و سفر است؛ اما نه از نوع ملودرام های جذاب و روایت هایی عاشقانه! بلکه از مرگ و بازماندگان از مرگ! سخن می گوید. نگاهی دارد به سفر و رویدادهایی که برای نجات یافتگان از سقوط هواپیما در فیلم های سینمایی مطرح دنیا رخ داد. موضوع جالبی که شاید پرداختن به آن، جذاب و سرگرم نماینده باشد و اهمیت سفر و گردش را حتی پس از رویدادهای سخت و طاقت فرسا، بر روی پرده نقره ای سینما به تصویر می کشد. با ما همراه باشید در قسمت نخست این سلسله مطالب. سفر امروز ما از آوای موسیقی تا سریال Lost، پر از هیجان و خاطرات و تصاویر به یادماندنی است.
آوای موسیقی: سفری ملودرام در اتریش
فیلم مطرح رابرت وایز در سال 1965 را خیلی ها به یاد دارند. سفری در سرزمین موسیقی اروپا، اتریش که با هنرمندی بزرگان سینمای آن دوران، جلوه ای از رنگ و موسیقی و گردش را در طبیعت سرسبز اتریش به تصویر می کشد. هیچ کس، فیلم سینمایی دهه هفتاد میلادی، آوای موسیقی (The Sounds of Music) یا همان را فراموش نمی نماید. ملودرامی عاشقانه که تلفیق موسیقی زیبا و پرکشش را در کنار روایتی جذاب و عاشقانه، در معرض دیدگان مخاطبان قرار می دهد و یکی از فیلم های محبوب تاریخ سینما می شود. بازی جولی اندروز در این فیلم، یکی از نوستالژیک ترین خاطرات در سینمای معاصر به شمار می آید. ترانه های این فیلم را راجرز و هامرستاین، زوج آهنگساز آمریکایی ساخته اند و فیلم برداری آن در زالتسبورگ اتریش و باواریا در آلمان غربی و همچنین در استودیوی فاکس قرن بیستم در کالیفرنیا اجرا شده است. داستانی که ماریا (جولی اندروز) در خانه کاپیتان فون تراپ روایت می نماید، مرتب مخاطب را با روایتی موزیکال در طبیعت اتریش همراه می نماید که بر گیرایی اثر می افزاید.آوای موسیقی در شهر سالزبورگ اتریش فیلم برداری و بازی شد. این منطقه، کم تر از یک سال از فیلم برداری فیلم آوای موسیقی، با رشد 300 درصدی گردشگران خارجی روبرو شد. یا سواحلی در دنیا که دست مایه فیلم های معروف می شوند و پس ازآن، سیل گردشگران به آن سواحل و مناطق ادامه می یابد. نیوزیلند برای فیلم یا ایرلند به خاطر سریال تنها مشتی نمونه خروار است. سایت شهرداری سالزبورگ اتریش می گوید که سالانه 300 هزار گردشگر برای دیدن محل فیلم برداری و شهر زیبا و تاریخی سالزبورگ، به این منطقه سفر می نمایند و آوای موسیقی پس از نیم قرن، همچنان یکی از عوامل تأثیرگذار در توسعه ظرفیت های گردشگری سالزبورگ به شمار می رود. برای اطلاعات بیش تر به Salzburg.info مراجعه کنید. پرتال تخصصی سفر و گردشگری خبرنگاران می کوشد در روزهای آینده، به معرفی مناطق مطرح گردشگری دنیا که توسط فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی به شهرت بین المللی رسیده اند، در قالب سلسله گزارشاتی مصور اشاره کند.
سفرهای هوایی و مخاطرات تراژیک در Lost
برای آنان که با هواپیما، این طیاره آهنین غول پیکر پرسرعت و میراث برادران رایت، سفر می نمایند، بحث اختلالات احتمالی فنی در هواپیما و جهت پروازی که بعضا به سقوط هواپیما و کشته شدن همه سرنشینان آن منجر می شود، موضوعی قابل تأمل هست. هرچند، در مقایسه با دیگر ابزارهای سفر و حمل ونقل، ریسک خطر برای هواپیما و مسافران، بسیار پایین هست، اما به هرحال، وقتی انسان خود را در ده ها کیلومتر بالاتر از سطح زمین و بر فراز ابرها می بیند و پناهی فیزیکی جز یک کمربند ایمنی ندارد، ناخودآگاه ترسی هرچند حداقل، وجود او را فرامی گیرد. فیلم سازان، این ترس و لحظات تراژیک و ظرفیت های فیلم سازی جالب و پرهیجان سفرهای هوایی را همیشه در سناریوسازی های خود برای ساخت و فراوری فیلم ها و سریال ها، دخالت داده و زمینه ساخت فیلم هایی با موضوع سقوط هواپیما و هم چنین، افتادن عده ای از مسافران و نجات یافتگان در منطقه ای نامعلوم و ناشناخته، فراهم می نمایند. بنابراین، آنچه مسلم هست، سناریویی با مضمون سقوط هواپیما، مسافران نجات یافته و داستان پس از آن، برای مخاطبان دنیای سینما و سریال های تلویزیونی، روایتی پرکشش و سرگرم نماینده است که سفر و گردشگری، برای هنر هفتم به ارمغان می آورد. سقوط های معروف در فیلم های سینمایی که دست مایه خلق داستان هایی جذاب و سفرها و گردش های پس از آن شد، همچنان در خاطر بعضی از مخاطبان دنیای سفر و سینما هست. پرواز 815 در سریال Lost را هم چنان خیلی ها به یاد دارند. سریال lost که یکی از سریال های پرمخاطب برای مردم کشورهای مختلف دنیا شد، در واقع، سقوط یک هواپیما و دربه در شدن بعضی از نجات یافتگان در جزیره ای ناشناخته و سفر و گردش آن ها را، دست مایه خلق یک سریالی جذاب می نماید که با استقبال گسترده همراه گشت. تلفیق سقوط یا سفر و گردش پس ازآن، نه تنها فقط در عالم سینما بلکه در مجموعه های تلویزیونی نیز، مخاطبان زیادی را برای خود پیدا نموده است. درواقع، سریال لاست یا گمشده، مجموعه تلویزیونی درامی بود که زندگی بازماندگان سقوط هواپیمایی که از سیدنی به لس آنجلس می رفته را به تصویر می کشد. آن ها در جزیره مرموزی در اقیانوس آرام گیر افتاده اند. شیوه بیان داستان این سریال منحصربه فرد است. در طول هر قسمت، بخش هایی از زندگی آن ها در جزیره و بخش هایی از زندگی گذشته آن ها را می بینیم. لاست توسط ، جی. جی. آبرامز و دیمون لیندلوف ساخته شد. آن ها به صورت مشترک فیلم نامه قسمت اول سریال را نوشتند و آبرامز آن را کارگردانی کرد. در طول پخش سریال، لیندلوف و کارلتون کیوز با تعداد زیادی از سازندگان اختصاصی و نویسندگان همکاری داشتند. با توجه به دست اندرکاران و بازیگران زیاد فیلم و فیلم برداری در بهترین مکان ها در اوآهو در هاوایی، این سریال یکی از پرخرج ترین سریال های تلویزیونی است که صنعت گردشگری و صنعت سینما را به طورجدی پای کار آورده و آن ها را در خلقی اثری پربیننده، بازی می دهد. این مجموعه تلویزیونی، تحسین مردم و منتقدین را برانگیخت و منتقدان این سریال را در بین 10 سریال برتر تاریخ تلویزیون آمریکا قرار داده اند. هر قسمت از فصل اول این سریال، به طور میانگین 15.69 میلیون نفر بیننده در آمریکا داشت. در طول فصل ششم و پایانی این سریال، هر قسمت آن به طور میانگین 11 میلیون نفر بیننده داشت. لاست بیش از 250 بار نامزد دریافت جایزه در زمینه ها و جشنواره های مختلف شده است و بعضی از آن ها را از آن خود نموده است. ازجمله آن که لاست در سال 2005 برنده سریال برجسته درام در جشنواره Emmy Awards شد. شاید به خاطر داشته باشید که در فصل اول این سریال مهیج، پرواز شماره 815 که از سیدنی به سمت لس آنجلس آمریکا در حرکت بود، به خاطر نقص فنی، در جزیره ای متروکه سقوط می نماید. بازماندگان این واقعه هوایی، مجبور می شوند همچون خیلی از فیلم های سینمایی با مضمون سفر و سقوط هواپیما مانند Alive، با یکدیگر همکاری نمایند تا در این جزیره دورافتاده زنده بمانند و راهکاری برای برون رفت از مسائل پیدا نمایند. چنین وضعی، بعضی ها را به یاد کارتون های نوستالژیکی همچون خانواده دکتر ارنست می اندازد که آن ها نیز در یک سفر دریایی، دچار مشکل شده و به جزیره ای دورافتاده می رسند. بازماندگان سقوط هواپیمای 815 در سریال لاست، گردشی را در داخل جزیره ناشناخته آغاز می نمایند. در فصل نخست، آن ها توسط عوامل مختلفی همچون خرس های قطبی، جانوری دیده نشده که در جنگل گردش می نماید و ساکنان بدخواه جزیره که به معروف اند، تهدید می شوند. رویارویی با یک زن فرانسوی به نام دنیل روسو که 16 سال قبل به علت غرق شدن کشتی وارد جزیره شده است و یافتن یک دریچه فلزی مرموز مدفون شده در زیر زمین، از دیگر رویدادهای فصل اول است. درحالی که 2 شخصیت سریال سعی می نمایند وارد این دریچه بشوند، 4 نفر دیگر سعی می نمایند با یک قایق (کلک) از جزیره خارج شوند. درواقع فصل نخست این سریال، مملو از سفرهای مختلف زمینی و دریایی می شود که لحظات پرهیجانی را به مخاطبان تلویزیونی منتقل می نماید. فیلم برداری لاست در اوآهو در هاوایی و توسط دوربین های 35 میلی متری پاناویژن انجام گرفت. فیلم برداری قسمت اول سریال، در شمال غربی ساحل ماکولئیا در هاوایی انجام شد. قسمت های غار در فصل اول، در لوکیشن های غیرواقعی (ماکت) ساخته شد و فیلم برداری آن توسط شرکت زیراکس انجام شد. محل فیلم برداری یک انبار بود. جایی که از بعد از اخراج گسترده کارکنان در سال 1999 خالی شده بود. فیلم برداری سریال lost در مکان های مختلفی ازجمله امریکا صورت گرفت و همین امر کافی بود تا بعدا، بعضی از لوکیشن های فیلم در کالیفرنیا و هاوایی، با سیلی از گردشگران داخلی و بین المللی روبرو شد. نقش و تأثیر سریال ها و فیلم های سینمایی در توسعه گردشگری مناطق مختلف دنیا، یکی از موضوعات داغ در کتاب ها و مقالات صنعت گردشگری امروز دنیا محسوب می شود که به نظر می رسد، فعالان گردشگری ایران در عرصه مطالعات توسعه منطقه ای، بهتر است به این موضوع نیز توجه نمایند.
سفری بر فراز یخ ها در فیلم Alive
از آوای موسیقی و سریال لاست، به سراغ فیلم Alive می رویم که موضوع سقوط هواپیما و رها شدن نجات یافتگان را در لوکیشنی ناشناخته دنبال می نماید. فرانک مارشال، کارگردان این فیلم سینمایی، می کوشد تا سفر و گردش را در قالب روایتی نفس گیر و هیجان انگیز و نوستالژیک، تداعی کند. ایتان هاوک، وینسنت اسپانو، جاش همیلتون و بروس رمزی، در این فیلم، بازی خوبی از خود به نمایش درمی آورند تا سفری بر روی یخ ها را در فضایی از بیم و امید، روبروی دیدگان تماشاگران قرار دهند. پلان آغازین فیلم تا حدودی یادآور پلان سقوط هواپیمای 815 در سریال لاست هست. گروهی از بازیکنان راگبی که از اروگوئه به شیلی می فرایند، با بدی آب وهوا روبرو می شوند و هواپیمای آن ها به طرز عجیبی در دامنه کوه های سر به فلک کشیده اند، سقوط می نماید. این سقوط، به کشته شدن شماری از مسافران هواپیما منجر می شود اما بعضی از نجات یافتگان، خود را در میان مکانی مشاهده می نمایند که هیچ یاری و همیاری برای آن ها میسر نیست. اراده انسان سبب می شود تا بعضی از مسافران تصمیم بگیرند برای نجات خود و دیگران، راهی سفری بشوند تا عده ای را برای یاری به آسیب دیدگان به محل حادثه بیاورند. سرما، گرسنگی و تسلط مسائل مختلف بر روح و جسم مسافران نجات یافته، همچنان ضعف را بر آن ها مستولی می نماید اما این سبب نمی شود تا چند تن از مسافران که از شرایط روحی بهتری برخوردار بودند، دست از آنالیز برای یافتن راهکار بردارند. خوردن اجساد و جمع آوری آذوقه برای سفر کوتاه مدت افرادی که قصد دارند تا تیم های نجات را به صحنه حادثه بیاورند، سفری از بیم و امید را روبروی چشمان مخاطب، به تصویر می کشاند. کوشش و گردش و سفر نماینده های حادثه دیدگان بالاخره جواب می دهد و پس از طی هفتادودو روز، تیم های نجات، آن ها را پیدا نموده و جان سالم به درد می برند. شاید این فیلم را بتوان به خاطر صحنه پردازی های عالی و داستانی پرکشش، یکی از فیلم های جذاب در عرصه گردشگری و فیلم سازی دانست. فیلم درام alive که روایتی پرحادثه از سفر یک تیم ورزشی به منطقه ای ناشناخته در میان برف و یخ است، در سال 1993 میلادی با بودجه 33 میلیون دلاری ساخته شد. فیلم، درواقع اقتباسی بود از کتاب Alive اثر Piers Paul Reas که داستان واقعی نجات یافتگان Andes بود. پرواز نیروی هوایی اروگوئه به شمار 571 که حامل تیم راگبی بود، در کوه های آند در اکتبر 1972 سقوط کرد و داستان جالبی را بعدها برای دنیای گردشگری و صنعت سینما خلق نمود. بعضی از مفسران این فیلم، جمله ای را برای نجات یافتگان این پرواز تاریخی که درواقع، گردشگران موقت یک سفر طاقت فرسا بر روی یخ و سرما بود، گفتند که جالب توجه است:
THEY OVERCOME THE IMPOSSIBLE BY DOING UNTHINKABLE
آن ها، با روشی غیر قابل باور، بر غیر ممکن ها غلبه کردند نجات یافتگان پرواز 571 را ترک می کنیم و به سراغ جناب تام هنکس در فیلم دورافتاده می رویم.
سفری با تام هنکس در Cast Away در فیجی
مجمع الجزایری که فیلم دورافتاده در آن بازی شد، تنها مدتی پس از نمایش فیلم به یکی از مقاصد گردشگری تبدیل شد. تام هنکس، بازیگر توانای هالیوود نیز در یاری به صنعت گردشگری و سفر، در فیلم های هالیوودی نقش فعالی داشته است. فیلم دورافتاده تام هنکس، همان مضمون سقوط هواپیما و قرار دریافت در یک جزیره متروکه و سفری از بیم و امید را در ذهن سبب می شود. سفری که با حضور این چهره مؤثر تاریخ سینمای معاصر آمریکا، مخاطبان زیادی را با خود همراه می نماید. رابرت زمکیس، کارگردانی این اثر را بر عهده داشت. تام هنکس در کنار هلن هایت خوش تیپ، پل سانچز خلاق و هم چنین لاری وایت، یلنا پوپوویک و النتینا آنایینا، لحظات جالبی را در سفری بر فراز جزیره ای متروک، به تصویر می کشند. این بار، تیم فوتبال در فیلم Alive یا مسافران عادی در سریال Lost، محور داستان نمی شود. یک امور پست فدرال اکسپرس در آمریکا، با نقص فنی در هواپیما روبه رو می شود و در جزیره ای سقوط می نماید. سفر جالب و جذاب او در این جزیره زیبا اما پرخطر و ناشناخته، دست مایه خلق فیلمی جذاب می شود که ساعت ها مخاطب را با خود به این سو و آن سو می کشد. هنکس در این فیلم، مدت چهار سال را به بدترین شکل ممکن در جزیره سر می نماید و برای زنده بودن نبرد سخت را آغاز می نماید. نبردی که دست مایه سفری جذاب در جزیره می شود. فیلم سال 2000 میلادی کمپانی فاکس قرن بیستم، با 90 میلیون دلار بودجه ساخته شد که به دلیل جذابیت و گیرایی اثر و داستان پر گردشش در سرزمین ناشناخته ها، بیش از 420 میلیون دلار درآمد حاصل کرد. زمانی که هواپیمای حامل تام هنکس (در فیلم؛ چاک نولاند) که تحلیل گر سیستم در شرکت پست بود، در شب طوفانی بر فراز اقیانوس آرام جنوبی در حال پرواز است توسط رعدوبرق مورد اصابت قرار می گیرد و در اقیانوس سقوط می نماید. چاک از هواپیمای غرق شده بیرون می آید و خود را با یک قایق بادی، نجات می دهد و برای مدتی در آن هوای طوفانی بر روی آب شناور می شود تا به جزیره ای می رسد. به زودی معلوم می شود که جزیره خالی از سکنه است. چاک خیلی زود آغاز به ساخت نشانه هایی بصری برای جلب توجه هرگونه هواپیما می نماید و کوشش های او برای فرار با قایق نجاتش بی ثمر می ماند. بعد از اینکه چندین بسته شرکت پستی فداکس به جزیره می رسند، چاک آغاز به باز کردن آن ها می نماید و به دنبال چیزی می شود که به زنده ماندش یاری کند. او تعدادی وسایل مفید را در آن ها پیدا می نماید و یک بسته را که روی آن تصویری از دو بال بازنشده کشیده شده است، باز نمی نماید. چاک کوشش زیادی برای درست کردن آتش می نماید و پیروز نمی شود و دستش زخم بزرگی برمی دارد. او با عصبانیت چندین چیز؛ ازجمله یک توپ والیبال ویلسون را که در یکی از همان بسته ها بود، به این طرف و آن طرف پرت می نماید. ازآنجایی که دست او خونی بوده، جای دستش روی آن توپ می ماند. چاک عکس یک صورت را روی آن توپ می کشد و او را ویلسون می نامد و تصمیم می گیرد که با او حرف بزند. بعد از کوشش های بسیار چاک پیروز می شود که آتش درست می نماید. در اینجا فیلم 4 سال به جلو می رود و چاک را نشان می دهد که به شدت لاغر و ریش ومویش بلند شده است و با مهارت یک ماهی را شکار می نماید و آن را به صورت خام می خورد و داستان ادامه می یابد تا تام هنکس بالاخره نجات پیدا می نماید. فیلم در روایت سفر و گردش، تصویری از یک فرد متعهد و خانواده دوست را به تصویر می کشد که با کوشش فراوان در سفری سخت، برای بقا کوشش می نماید. بیشتر داستان فیلم در جزیره مونوریکی - یکی از جزیره های مامانوکا - متعلق به مجمع الجزایر فیجی فیلم برداری شده است. پس از اکران فیلم، این جزیره به یک مکان توریستی تبدیل شد. از تام هنکس خداحافظی می کنیم و همراه می شویم با تام کروز و کامرون دیاز در شوالیه و روز.
سفری با تام کروز و کامرون دیاز
فیلم 110 دقیقه ای شوالیه و روز (Knight and Day) که با بازی تام کروز و کامرون دیاز، سلبریتی های هالیوودی همراه شد، در سال 2010 میلادی بار دیگر داستان پرهیجان سقوط هواپیما و روایتی جاسوسی و تا حدی رمانتیک را در سرزمینی مملو از اتفاقات مختلف به تصویر می کشد. فیلم با 120 میلیون دلار بودجه، درنهایت توانست 260 میلیون دلار فروش کند. فاکس قرن بیستم پس از پیروزیت فیلم دورافتاده، بار دیگر مضمون سقوط هواپیما و سفر در لوکیشنی جالب برای روایت داستانی پرکشش و جذاب را در دستور کار قرار می دهد و به نظر می رسد بار دیگر در این حوزه پیروز بود. علیرضا پور صباغ از مفسران سینما درباره این اثر معتقد است: در فیلم شوالیه و روز تام کروز جاسوس بزن بهادری است که در طی جهتش اتفاقی با یک زن مکانیک، کامرون دیاز، آشنا می شود، زنی که تنها انگیزه اش برای وارد شدن به این ماجرا رفتن به عروسی خواهرش در شهری دیگر (بوستون) است. شوالیه و روز یکی از نمونه های ژانر پرسروصدای هالیوودی است و فیلمی که با قصه گیج نماینده و نامفهومش، کمدی های عشقی - حادثه ای دهه هشتاد و نود میلادی را زنده می نماید. شوالیه و روز بیش از آنکه فیلمی حادثه ای - جاسوسی باشد یک کمدی عشقی -حادثه ای است که روایتش با دیدار اتفاقی روی میلر (تام کروز) و جون هاونس (کامرون دیاز) آغاز می شود. این دو حین سفر یکدیگر را می بینند و علاقه ای میان آن ها شکل می گیرد و در ماجرای حیرت انگیزی با یکدیگر هم سفر می شوند. این ماجرای هیجان انگیز مثل سفرهای دور دنیای جیمز باند از بوستون آغاز می شود و در سالزبورگ اتریش، جامائیکا، سویل اسپانیا، جنبه های توریستی پیدا می نماید. این مسئله کاملا طبیعی است که فیلم تفریحی و شکلاتی، طبیعتا باید سیر توریستی هم داشته باشد. ویژگی صحنه های حادثه ای و هیجان انگیز فیلم حضور هنرپیشه های نامدار، مزه پرانی های وقت ناشناسانه، بخشی از ذات فیلم به شمار می رود و برای مخاطب خارجی، آثاری ازاین دست شکلاتی سینمایی به شمار می رود. پرتال movie-location.com ، لوکیشن های این اثر ماجراجویانه گردشی را در اتریش، جاماییکا، اسپانیا و ماساچوست معرفی می نماید. رستورانها، هتل ها ومکان هایی که این فیلم در آن فیلم برداری شده است، احتمالا در آینده ای نه چندان دور، با استقبال گردشگران خارجی روبرو شود. از دنیای سفرهای تام کروزی به دنیای حیمی استوارت در فیلم پرواز ققنوس می رویم.
سفر پرماجرا با پرواز ققنوس
پرتال movie-location.com، لوکیشن های این اثر ماجراجویانه گردشی را در اتریش، جاماییکا، اسپانیا و ماساچوست معرفی می نماید. رستوران ها، هتل ها و مکان هایی که این فیلم در آن فیلم برداری شده است، احتمالا در آینده ای نه چندان دور، با استقبال گردشگران خارجی روبرو شود. از دنیای سفرهای تام کروزی به دنیا جیمی استوارت در فیلم پرواز ققنوس می رویم. بیابان گبی پنجمین بیابان بزرگ در دنیا و یک منطقه خشک متمایل به توسعه در قاره آسیا است. محدوده گستردگی این بیابان 2 کشور است و بخش های شمالی و شمال غربی چین و جنوبی مغولستان را پوشش می دهد. گبی از مسدود شدن بیشتر بارش ها از طریق هیمالیا رنج می برد. بااین حال این بدین معنا نیست که این منطقه از بارش بی بهره است. یکی دیگر از فیلم های به یادماندنی تاریخ سینما که با سقوط هواپیما آغاز و بازیگران، سفر پرفرازونشیبی را در لوکیشن های مختلف طی می نمایند، فیلم پرواز ققنوس یا Flight of Phonix هست که به کارگردانی رابرت آلدریچ ساخته شد. در این فیلم مهیج با مضمون سفر و گردش، دنیس کواد، جیووانی ریبیس، تیرس گیبسون، میراندا اتو و تونی کوران ایفای نقش کردند. فرانک تاونز، خلبان پروازی بود که در یکی از روزهای کاری مجبور می شود در صحرایی فرود اضطراری داشته باشد. پی حادثه ای در این گردش ناخواسته در بیابان، سه تن از مسافران کشته می شوند. یکی از مسافران ادعا می نماید که طراح ماکت هواپیماهای غول پیکر هست و می تواند هواپیمای تک موتوره بسازد. این فیلم که در سال 2004 میلادی ساخته شد، 10 میلیون کم تر از بودجه ساخت فروش داشت. فیلم، همانند فیلم های دیگر که با مضمون سفر و حادثه سقوط هواپیما مانند لاست ساخته شده است، روایتی درام از نجات یافتگان هست. این اثر اقتباسی است از کتاب پرواز ققنوس نوشته Elleston Trevor. رتبه 6 از 10 در پرتال IMDB خود نشان گر میزان محبوبیت متوسط این فیلم حادثه ای - سفری به شمار می رود. لوکیشن خاص فیلم در یکی از صحراهای بزرگ دنیا، میزانسن جالبی را برای این فیلم پرماجرا رقم زد و سبب شد تا بیننده، تماشاگر زندگی نجات یافتگان در سفری داخل یک صحرای سوزان باشد که روزها به 50 درجه و شب ها به 40 درجه سانتی گراد زیر صفر می رود. از صحرای سوزان، به یک جنگل مرطوب و ناشناخته می رویم.
جنگل نوردی در لبه تیغ
فیلم لبه تیغ یا The edge، توسط لی آماهوری کارگردانی شد و افرادی چون آلک بالدوین و آنتونی هاپیکنز معروف، در آن به ایفای نقش پرداختند. چارلی و روبرت، دو مردی هستند که داستان، بر اساس سفر و گردش آن ها روایت می شود. یکی از آن ها فردی میلیونر و دیگری زندگی عادی دارد. آن ها پس از یک سقوط هوایی، بدون تجهیزات خاص در جنگلی سرگردان می شوند. لوکیشن این فیلم جذاب حادثه ای، در جنگل های کانادا سپری می شود. بعضی ها، خانه های چوبی نشان داده شده در این فیلم را در فهرست زیباترین و جذاب ترین خانه های چوبی (coolest cabins) فیلم های سینمای معاصر می دانند. پارک ملی Banff در استان آلبرتا، پارک ملی Yoho در استان بریتیش کلمبیا، شهر ادمونوت و کانموره در استان آلبرتا و هم چنین پیست اسکی Fortress در این استان، به عنوان لوکیشن های دیدنی فیلم لبه تیغ هستند که ظرف چند سال اخیر، لوکیشن فیلم های دیگری از سینمای آمریکای شمالی شده اند. سفر این دو مرد در جنگلی که برای آن ها خیلی شناخته شده نیست و صدای پرنده ها و زوزه حیوانات مرتبا به گوش می رسد، تماشاگر را مرتبا در انتظار وقوع یک حادثه غیرقابل باوری نگه می دارد. انتظاری که سفر پرفرازونشیب در یک جنگل مملو از درختان تنومند و بلند و هم چنین رودخانه های خروشان را با حضور یک خرس به اوج می رساند. خطرات زیادی آن ها را در این جنگل تهدید می نماید که یک خرس قهوه ای، یکی از آن ها هست که درنهایت یکی از آن ها را از پا درمی آورد. لبه تیغ (به انگلیسی: The Edge) عنوان فیلمی مهیج به کارگردانی لی تاماهوری است که در سال 1997 میلادی اکران عمومی شد. نویسنده فیلم نامه این فیلم دیوید مامیت است.
مقصد نهایی با طعم خون و سقوط هواپیما
فیلم مقصد نهایی (final destination)، فیلمی است جالب که پر از زدوخورد و حادثه های مختلف هست. حوادثی عجیب که تماشاگر را پای پرده نقره ای نگه می دارد و داستانی گردشی و پر سفر جذابی را سبب می شود. داستانی که سقوط هواپیما و طعم خون، رنگ و لعاب عجیبی به آن می دهد. مقصد نهایی 1 یکی از معروف ترین فیلم هایی است که دلهره، چاشنی اصلی آن است. در نسخه اول این مجموعه فیلم، سقوط یک ففرایند هواپیما را شاهد هستیم. هواپیمایی که یکی از مسافران، سقوط آن را حدس می زند اما کسی به حرف او گوش نمی دهد. دست آخر الکس می تواند 8 نفر را نجات دهد و بقیه از بین می فرایند. جلوه های ویژه در این فیلم به تعلیق آن یاری زیادی نموده است. مقصد نهایی (به انگلیسی: Final Destination) این سری فیلم در سری فیلم های وحشت رده بندی می شود و تا به امروز 5 فیلم از این سری فیلم ها به نام های مقصد نهایی1 , مقصد نهایی2 , مقصد نهایی3 , مقصد نهایی4 و مقصد نهایی 5 ساخته شده است. قسمت های اول و سوم آن را جیمز ونگ کارگردانی نموده و قسمت های دوم و چهارم آن را دیوید آر. الیس کارگردانی نموده است. مقصد نهایی، مضمونی سفری و نام جالبی دارد که ما را به یاد سفر و گردش می اندازد. اما سفری که جلوه های ویژه سبب می شود تا حس یک فیلم واقعی و مستند را داشته باشیم. سفری در خون . . . از این گردش خونین به فیلم بی باک می رویم. جایی که باز سفر هوایی، دست مایه یک داستان جذاب بر روی پرده نقره ای سینما می شود.
بی باک
بی باک (فیلم 1993) (به انگلیسی: Fearless) فیلمی 122 دقیقه ای به کارگردانی پیتر ویر با بازی جف بریجز محصول کشور ایالات متحده آمریکا است. فیلم توسط پیتر ویر کارگردانی و سناریوی جذاب این درام سفری که با سقوط هواپیما نیز دوباره همراه می شود، توسط رافائل ایلسیاس نوشته شد. جف بریجز، ایزابلا روزلینی، روسی پیرز و تام هالک در این فیلم ایفای نقش نموده اند. بی باک فیلم در کالیفرنیا آمریکا فیلم برداری شده است. در این فیلم درام حادثه ای، ماکس کلاین معمار اهل سان فرانسیسکو و شریکش بدون هیچ دلهره ای سوار هواپیما می شوند اما درراه هیوستون هواپیما در یک مزرعه ذرت سقوط می نماید. شریک ماکس می میرد و او نجات پیدا می نماید؛ اما هنوز گیج وگنگ است. بیرون آوردن سرش از پنجره خودرو در طول سفرش، یکی از جالب ترین نمونه های سفر در جاده های بیرون کالیفرنیا است. او به عنوان یک قهرمان زنده مانده از حادثه معرفی می شود؛ اما مسائل روانی به شکل جدی به این مرد فشار وارد می نماید و کار را به جایی می رساند که پلیس به او شک می نماید و داستانی جذاب در این سفر پرماجرا خلق می شود.
سفری با آنجلینا جولی در ونیز
فیلم توریست (The Tourist) که با حضور آنجلینا جولی در شهر رؤیایی ونیز ایتالیا در سال 2010 طراحی و ساخته شد، یکی از فیلم های مطرح چند سال اخیر درزمینه استفاده از لوکیشن های معروف گردشگری دنیا، یعنی شهر رمانتیک ونیز هست. یکی از زمینه های تأثیرگذاری این فیلم بر روی ذهن مخاطب، گردش پرماجرای آنجلینا جولی در هتل های شهر ونیز است که لوکیشن های تأثیرگذاری برای فیلمی با موضوع و مضمون گردشگری به شمار می رود. دنیاگرد یا توریست (به انگلیسی: The Tourist) فیلمی حادثه ای - ماجرایی به کارگردانی فلوریان هنکل فون دونرسمارک است. این فیلم بازسازی فیلمی فرانسوی به همین نام، محصول سال 2005 است که توسط آنتونی زیمر کارگردانی شده است. در این فیلم ستارگانی همچون جانی دپ و آنجلینا جولی حضور دارند. الیز (آنجلینا جولی) در پاریس توسط تعدادی از افراد اسکاتلندیارد مورد تعقیب قرار گرفته است. او یک نامه از طرف یک عاشق قدیمی به نام الکساندر پیرس دریافت می نماید که در آن دستورهای واضحی نوشته شده است. او نوشته که الیز باید هرچه سریع تر وارد قطار به مقصد ونیز شود و یک مرد که در مسائل پلیسی ناآگاه و شبیه پیرس است، پیدا کند و به پلیس بقبولاند که این مرد خود پیرس است. یک مرد مرموز الیز را زیر نظر دارد. الیز نامه را می سوزاند و سوار قطار می شود و این داستان پرکشش و جذاب درام، بر روی شهر ونیز ایتالیا دنبال می شود و صحنه های طبیعی زیبایی را خلق می نماید. فیلم با حدود 100 میلیون دلار هزینه، توانست 278 میلیون دلار درآمدزایی کند. در گفتار بعدی درباره 15 مقصد گردشگری مهم دنیا که به عنوان لوکیشن فیلم ها و سریال های معروف سینما معرفی شدند، مطالب جالبی ارائه می کنیم. همچنان با پرتال تخصصی سفر و گردش خبرنگاران، دنیای گردشگری ایران و دنیا را از این قاب دیجیتالی رنگارنگ دنبال کنید. تهیه شده در خبرنگاران
منبع: کجارو