چگونه از کودکمان نابغه بسازیم؟
به گزارش مجله سامی، کودک شما به تازگی توانسته آواهای ساده را ترکیب و به زبان خودش کلماتی را ادا کند. این در حالی است که همسن و سالانش قادر به انجام این کار نیستند یا ممکن است کوچولوی دوست داشتنی شما بتواند نام خود را بنویسد ولی همدوره ای هایش به زور می توانند مداد شمعی هایشان را در دست بگیرند.
به گزارش خبرنگاران، با تماشا این موفقیت ها و مقایسه او با سایر همسالانش بادی به غبغب می اندازید و احساس می کنید یک بچه فوق العاده در دامان والدینی بی نظیر پرورش داده اید. آیا زمانی که مثلا پای حس ششم، کنجکاوی یا نبوغ به میان می آید آیا باز هم حرفی برای گفتن دارید؟ اصلا استعدادها و شرایطی که به نبوغ افراد منجر می گردد چه چیزهایی هستند؟ آیا ژنتیکی هستند یا اکتسابی اند؟ استیو جابز را می شناسید؟ مدیر معروف شرکت بزرگ اپل که با مرگ خود بسیاری از فکر ها را به خود مشغول ساخت و این سوال را در میان بسیاری ایجاد کرد که چگونه می توان بچه ای نابغه و کم نظیر پرورش داد؟
تعریف نبوغ
نبوغ یک اصطلاح فرهنگی است و هیچ تعریف کلیشه ای و ثابتی برای آن وجود ندارد. حتی موسسه بین المللی هوش منسا (MENSA) هم تعریف به خصوصی از افراد نابغه ارائه نمی دهد. از دیدگاه این موسسه دودرصد از کسانی که سطح توانایی و ابتکار آنان بالاتر از افراد دیگر جامعه است در این گروه طبقه بندی می شوند. شاید در بعضی از مدارس برنامه ها و دروس هوش یا مشابه اینها را در برنامه درسی دانش آموزان مشخص نمایند اما حقیقتا چند درصد از بچه ها جزو این دسته از انسان ها هستند و چند درصد از این برنامه ها برای آنها مفید است؟ در اینجا به نکاتی اشاره می گردد که شما با به کار بستن آنها می توانید به کودکتان یاری کنید که نه تنها نمرات بهتری بگیرند بلکه اشتیاق آنان برای یادگیری بیشتر گردد:
1 . صحبت، صحبت، صحبت
از عزیزدردانه خود سوالات باز بپرسید. یعنی سوالاتی مطرح کنید که یک جواب قطعی و محتوم نداشته باشد و بتوان پاسخ های متفاوتی به آنها داد. این گونه سوالات شرایطی را فراهم می نماید که کودک آنچه را می داند انعکاس دهد و نظر خود را در ارتباط با موضوع های مختلف بیان کند.
زیاد در قید و بند مطرح کردن سوالاتی متناسب با سن و سال او نباشید. بعلاوه در استفاده از کلمات نسبتا سخت هم تردید زیادی به خود راه ندهید. شاید بار اول واقعا معنی آن را نفهمد اما زمانی که برای بار دوم یا بیشتر، آن را به کار می برید به هر زحمتی که هست معنی آن را درک می نماید.
پدر امیرعلی در ارتباط با پسر دو ساله خود، صحبت کردن را جزو اولویت های اول رابطه اش قرار داده است. او می گوید که آنها با یکدیگر در خصوص ابزارآلات مختلف صحبت می نمایند. او به امیرعلی نشان می دهد که دریل، چکش و متر چه کاری انجام می دهند. مادر امیرعلی اعتراف می نماید که این گفت وگوها تاثیر بسیار زیادی در معلومات پسرش داشته است. او نام ابزارآلات را به طور کامل بلد است. در حال حاضر هم درحال یادگیری نحوه میزان گیری اجسام است. با چرخاندن آچار توانسته، سمت چپ و راست را بشناسد و با یاری قوطی های مختلف رنگ، رنگ ها را هم می شناسد.
2. خواندن، خواندن، خواندن
بسیاری از آنالیز ها حاکی از آن است که مطالعه مستمر، تا حد زیادی ضامن موفقیت های تحصیلی کودک در آینده خواهد بود. مطالعه کردن، مغز را تحریک می نماید تا میان مطالب خوانده شده و دنیای واقعی ارتباط برقرار کند و پیش زمینه ای از آن مطالب و موضوع ها در فکر انسان به وجود آورد. خواندن، زیربنای همه دانش هاست. کودک با خواندن می تواند اطلاعات مختلفی در زمینه های گوناگون، مانند ریاضی و علوم به دست آورد و به کار بندد. داشتن الگوهای مناسب برای مطالعه، می تواند نقش مهمی در ایجاد علاقه و گرایش به کتاب و کتابخوانی در بچه ها ایجاد کند. زمانی که کودک می بیند والدینش در اوقات فراغت خود مطالعه می نمایند، این انتخاب شایسته به او نیز سرایت می نماید.
وقتی که مشغول مطالعه هستید از کودکتان بخواهید که در کنارتان بنشیند و تظاهر به خواندن کتاب کند.
روی میز یا درون قفسه یا کمد دیواری کتاب بگذارید. یکی از کتاب های خودتان را با او بخوانید و از او بخواهید یکی از کتاب هایش را با شما بخواند. با این کار علاوه بر اینکه میان شما، گفت وگویی بر مبنای مطالعاتتان شکل می گیرد، به درک مطلب بیشتر و دایره واژگانی گسترده تر در او می انجامد.
3. تعریف و تمجیدهای به جا داشته باشید
پشتکار یکی از ویژگی هایی است که در آینده نه چندان دور، فزرند دلبندتان را نزد معلم و بعدها نیز نزد کارفرمایش، محبوب می نماید. متاسفانه مشغله کاری ما در زندگی مدرن، سبب شده که نتوانیم به بچه هامان یاری کنیم احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند.
تکرار کاذب جمله تو برترین هستی تقریبا هیچ نتیجه مطلوبی به بار نمی آورد؛ ضمن اینکه سبب می گردد نتواند شکست هایش را در زندگی شخصی خود بپذیرد. این بچه ها زمانی که وارد مدرسه می شوند در صورت مواجهه با یک مشکل نمی توانند از پس آن برآیند و به خود می گویند: مطمئنا مشکل از من نیست.
تشویق ها و ستایش های شما باید بر مبنای واقعیت باشد. بچه هایی که به خاطر یافتن راه حلی کارساز و مناسب، برای مسائل موجود، مورد تقدیر و ستایش قرار می گیرند، در مدرسه، بسیار باانگیزه تر از بچه هایی خواهند بود که دائما به آنها گفته می گردد که زرنگ هستند.
عجیب آنکه بچه های دسته دوم زمانی که می بینند موفقیت ها و دستاوردهای مهم زندگی به راحتی به دست نمی آید، اغلب مایوس و سرخورده می شوند.
بنابراین به جای اینکه فکر و روان او را با تعریف و تمجیدهای نجومی پر کنید و به او بگویید تو یک ستاره هستی، به خاطر موفقیت ها و دستاوردهای عینی و حقیقی اش او را مورد تمجید و احترام قرار دهید و به او بگویید من به تو افتخار می کنم که توانستی به شیوه ای متفاوت از پس این مساله بربیایی.
اگر از یک شیوه و عملکرد فرزندتان، تعریف می کنید و آن را به عنوان یک چارچوب استاندارد و طلایی بازتاب می دهید، از صواب و اعتبار آن عمل مطمئن باشید.
4. حس کنجکاوی او را پروار کنید
بسیاری از بچه ها پیش از آنکه به مدرسه بروند، حس کنجکاوی شدیدی دارند اما کمی که بزرگ تر می شوند تا حد زیادی این حس را از دست می دهند. چیزهایی که مورد علاقه کودکتان است او را به وجد می آورد.
از او بپرسید که چه بازی هایی انجام داده یا با همبازی هایش چه حرف هایی زده است، به عبارتی به دغدغه هایش ارج نهید. فایده برقرار کردن این ارتباط دوطرفه، داشتن فرزندی باهوش تر و زرنگ تر در آینده است. به این ترتیب جگرگوشه شما سوال های زیادی مطرح خواهد نمود و در پی سوژه های بیشتری برای در میان گذاشتن آنها با شما خواهد بود.
متقابلا او را از علائق و دغدغه های خود هم آگاه کنید؛ مثلا با هم به بازدید از یک موزه بروید یا به تماشای یک کنسرت بنشینید و به او بگویید از چه چیز آنها و به چه علت خوشتان می آید.
شغل پدر رامین، به گونه ای است که می بایست آخر هفته ها سرکار برود. او برای اینکه بتواند پسرش، را از علائق خود آگاه کند مجبور است گاهی اوقات با اجازه معلمش، او را از مدرسه بیرون بیاورد تا با هم از موزه بازدید نمایند. رامین، در یکی از این روزها آنچه را که دیده و آموخته بود برای کلاس بازگو کرد. پدرش می گوید: رامین در آن روز احساس می کرد که یک کارشناس شده و همان یک تجربه سبب شد که اعتمادبه نفس و اشتیاقش به یادگیری، در سال های آینده بالا رود.
5. لحظات زندگی، فرصت های یادگیری
از مسائل ریز و درشتی که در اطرافتان وجود دارد و اتفاقاتی که در طول روز برایتان رخ می دهد بهره ببرید و مهارت های تحصیلی مورد نیازش را بارور کنید.
مثلا زمانی که یک آسیاب بادی می بینید به جای اینکه به او بگویید اونجارو ببین یه آسیاب بادی، می توانید از او بپرسید به نظرت اون آسیاب بادی چه جوری کار می کنه؟ تشویق کردن او برای تماشا جزییات، به او یاری می نماید که در مدرسه هم دست از کلی نگری و سطح اندیشی های بی نتیجه بردارد و راه را برای دستیابی به موفقیت و دستاوردهای ناب بگشاید.
او را با خود به سوپرمارکت ببرید. این سفر کوتاه مدت می تواند یک اردوی علمی پرمحتوا محسوب گردد. رفتن به سوپرمارکت می تواند فرصتی برای یادگیری و ارتقای دایره واژگانی، مهارت های ریاضی و حساب و کتاب باشد. به یک کودک دوساله نام میوه هایی را که می خرید بگویید. از کودک سه ساله خود بخواهید که قوطی کنسرو نخود را پیدا کند. به کودک پنج ساله خود بگویید غلاتی را که دوست دارد نام ببرد. بچه های بزرگ تر هم می توانند قیمت ها ومیزان ها را با هم مقایسه نمایند.
روی هم رفته فرزند عزیزتان چه بسیار زرنگ و باهوش باشد یا اینکه در حد میانه باشد، برترین کاری که از پس شما برمی آید که برای او انجام دهید، این است که در کارهای او درگیر شوید. البته نه بدان معنا که با او مشاجره کنید بلکه باید برای دغدغه ها و علائق او ارزش قائل شوید و آنان را در مسیری درست راهنمایی کنید. حرکت او در مسیر خودشناسی، او را به سمت نبوغ شخصیتی به پیش می راند. نهایت آرزوی شما برای فرزندتان چیست؟ شادی؟ استقلال؟ اعتمادبه نفس؟ دوست داشتنی بودن؟ مطمئنا نهایت کوشش و آرزوی شما این است که به او یاری کنید برترین کسی باشد که با توجه به قابلیت های بالقوه اش می تواند باشد. نه بیشتر و نه کمتر.
منبع: همشهری آنلاین