تأثیر کرونا بر سلامت روان پرستاران، افزایش اختلال اضطراب
به گزارش مجله سامی، به گزارش خبرنگاران، محققان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در تحقیقی که در مجله علمی - پژوهشی سازمان نظام پزشکی به چاپ رسیده است موضوع بروز اختلال استرس پس از ضربه در کادر پرستاری درگیر مراقبت از بیماران مبتلا به COVID-19 در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری را آنالیز نموده اند.
شیرین اسماعیلی دولابی نژاد، میترا صفا، فاطمه قاسم بروجردی، فرزانه حاجی زاده، بامداد میراب زاده اردکانی در این کار تحقیقی میزان فشار جسمی و روانی بر کادر درمانی را با استفاده از روش های آماری تجزیه تحلیل نموده اند.
شیوع سریع بیماری COVID-19 در ابتدای سال 2020 در دنیا، فشار جسمانی و روانی شدیدی بر کادر درمانی بیمارستان هایی که درگیر مراقبت از بیماران مبتلا به COVID-19 بودند، وارد کرد تا حدی که خطر بروز اختلال پس از ضربه (PTSD) برای این گروه افزایش یافت. این پژوهش با هدف آنالیز شرایط بروز اختلال پس از ضربه (PTSD) در پرسنل بیمارستانی درگیر مراقبت از بیماران COVID-19 انجام شد.
جامعه آماری شامل تمام پرستاران و بهیاران شاغل در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری در تهران، طی بروز پاندمی COVID-19 در فروردین سال 1399 بود. بیمارستان دکتر مسیح دانشوری، از همان ابتدای شیوع بیماری COVID-19 در ایران، یکی از اولین و عمده ترین مراکز بستری و درمان بیماران مبتلا به COVID-19 در تهران بوده است.
پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک محقق ساخته و مقیاس PTSD می سی سی پی (Mississippi PTSD Scale) است. مقیاس PTSD جهت آنالیز اختلال استرس پس از ضربه مرتبط با جنگ طراحی شده است و 39 سئوال دارد.
یافته های تحقیق نشان می دهد که از 311 نفر از پرسنل بیمارستان که در مطالعه حاضر شرکت کردند 69.3 درصد پرستار، 30.7 درصد بهیار و میانگین سنی آنان 7/87 ± 36/36 بود.
بیشتر اعضای نمونه زن، متأهل، بدون فرزند، دارای تحصیلات دانشگاهی و پرستار بودند. 86.7 از شرکت کنندگان، علائم ابتلا به COVID-19را در زمان انجام مطالعه نشان ندادند و نتایج تست کرونای خود و اعضای خانواده درجه یک آنها منفی بود.
بیشتر اعضای نمونه علائم PTSD شدید داشتند و تفاوت معناداری در شدت علائم PTSD بین شرکت کنندگان با سابقه ابتلا به COVID-19 و عدم آن وجود نداشت. میانگین نمره PTSD در تمام اعضای گروه شدید بود. تفاوت معناداری بین گروه های سنی مختلف در زیرمقیاس فقدان افسردگی وجود داشت. افراد در گروه سنی 20 تا 30 سال بالاترین و در گروه سنی 31 تا 40 سال کمترین نمره فقدان افسردگی را داشتند.
تفاوت معناداری بین افراد با شرایط های تأهل مختلف در زیرمقیاس های خاطرات رخنه کننده، ناتوانی در کنترل عاطفی و PTSD وجود داشت. افراد متأهل، بالاترین نمره را در خاطرات رخنه کننده، ناتوانی در کنترل عاطفی و PTSD داشتند. تفاوت معناداری بین دو جنس، افراد با تعداد فرزندان مختلف، سطح تحصیلات و موقعیت های شغلی مختلف در زمینه PTSD وجود نداشت.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، میانگین نمره PTSD در 88 درصد کل اعضای تحت مطالعه شدید و تنها در 12 درصد متوسط بود. اما هیچ یک از اعضای نمونه، PTSD خفیف نداشتند، که این یافته نشان دهنده عمق و شدت اثرگذاری روانی بحران حاضر بر کادر درمان است.
بالاترین نمره بین زیر مقیاسها مربوط به خاطرات رخنه کننده و کمترین آن مربوط به مسائل بین فردی در بین تمامی اعضای گروه نمونه بود. بدین معنی که کادر درمانی درگیر مراقبت از بیماران
،COVID-19 از بین علائم PTSD، بیشتر دچار یادآوری خاطرات و افکار ناراحت کننده در رابطه با بیماران مبتلا می شدند که می تواند بر سلامت روان و کارکرد آنها اثر منفی جدی و درازمدت بگذارد.
اما اطلاق کمترین نمره به مسائل بین فردی می تواند حاکی از این باشد که در این شرایط سخت، همبستگی افراد بیشتر شده و کمتر دچار آسیب در روابط بین فردی می شدند و این می تواند نقطه مثبتی باشد که در بحرانها رخ می دهد.
با توجه به اینکه تفاوت معناداری در زمینه بروز PTSD بین پرسنل با سابقه ابتلا به COVID-19 و عدم آن وجود نداشت، در نتیجه اولین فرضیه مطالعه شامل تفاوت معنادار PTSD در پرسنل بیمارستان با و یا بدون سابقه ابتلا به COVID-19 رد شد.
این یافته ها بیانگر گسترش جدی PTSD هنگام مواجهه با یک پاندمی مهلک است، زیرا عمق فاجعه مواجهه مستقیم با بیماران مبتلا به COVID-19 می تواند در حدی ناشناخته و در نتیجه پراسترس باشد و به نظر می رسد همه را به طور مشابه تحت تأثیر قرار میدهد و به خصوص باعث یادآوری مکرر رویدادهای ناخوشایند در ذهن می شوند.
مطالعات خارجی در این زمینه هم نشان می دهد افرادی که در استان هوبی کشور چین، به عنوان مرکز اصلی شیوع COVID-19 زندگی می کردند، بالاترین میزان علائم استرس پس از آسیب را نشان دادند.
دومین فرضیه مطالعه حاضر شامل ارتباط متغیرهای دموگرافیک با PTSD در زمینه سن و شرایط تأهل تأیید شد. افراد در سومین دهه زندگی خود پایین ترین میزان افسردگی را داشتند، اما در دهه بعد (دهه چهارم) بالاترین میزان افسردگی را داشتند. این امر می تواند ناشی از گسترش هیجانات در شروع بزرگسالی باشد. اما در دهه بعد، درگیر شدن بیشتر در جامعه، به خصوص هنگام مواجهه با بحران می تواند آن را کاهش دهد.
همچنین در پژوهش حاضر نشان داده شد که زنان و مردان در مواجهه با یک بیماری مهلک، از نظر بروز PTSD یکسان بودند اما برابری نسبی زنان و مردان در مواجهه با شرایط پر تنش در مطالعه حاضر که با مطالعات دیگر در این زمینه ناهمسو است، می تواند نشان دهنده این باشد که زنان در جامعه ما به علت بروز مسائل متعددی مانند جنگ، زلزله، بحران های مالی و ... در سال های اخیر سازگاری بیشتری پیدا نموده اند و در مواجهه با بحران هایی مثل بروز یک پاندمی، الزاما شدیدتر از مردان واکنش نشان نمی دهند.
سلامت روان، موضوعی با اهمیت فوری از نظر آنالیز در بحران COVID-19 است که تأخیر در توجه به آن می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب گردد. مطالعه حاضر نشان داد که پرسنل بیمارستان که درگیر درمان COVID-19 بودند، علائم PTSD شدید داشتند. این موضوع، قابل تأمل جدی برای آنالیز بیشتر سلامت روان کادر درمان بیماران COVID-19 است.
در واقع، گسترش جدی علائم روانپزشکی آسیب زننده در شرایط حاضر می تواند منجر به آسیب نظام سلامت گردد. در حالی که در شرایط کنونی، کوشش در بسیاری زمینه ها لازم است، صرف زمان و هزینه برای سلامت روان بیماران در معرض خطر و نیز کل جامعه یک ضرورت است.
منبع: خبرگزاری مهر