اضطراب مرضی و عوامل ایجاد آن
به گزارش مجله سامی، می توان گفت که اضطراب یک حالت کاملاً طبیعی و سهم کسانی است که فکر می نمایند. انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جهانی ایجاب می نماید که ما به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم؛ غیر از اضطراب چه چیزی ما را
نویسنده: دکتر نجف طهماسبی پور
تفاوت طبیعی و اضطراب مرضی در چیست؟
می توان گفت که اضطراب یک حالت کاملاً طبیعی و سهم کسانی است که فکر می نمایند. انواع متعدد مسائل زندگی فردی، اجتماعی و جهانی ایجاب می نماید که ما به طور دایم از خود سازگاری نشان دهیم؛ غیر از اضطراب چه چیزی ما را به سازگاری وامی دارد؟ غیر از اضطراب چه چیزی ما را به کوشش وامی دارد؟ همه قدم هایی که انسان به جلو برمی دارد و همه کشف های علمی، هنری و ادبی هم بر اساس اضطراب انجام می گیرد. می توان گفت که انسان عادی به مقداری اضطراب احتیاج دارد تا به تکاپو بیفتد. اضطراب زمانی مسئله ساز می گردد که از تحمل انسان فراتر رود. هنگامی که اضطراب غیر انطباقی گردد، دیگر طبیعی نیست بلکه جنبه مرضی پیدا می نماید. اضطراب مرضی یک بیماری مخرب است و احساس دردآوری است که جلوه های جسمی نظیر رنگ پریدگی، تعریق، بحران های عصبی، احساس خفگی، درد قفسه سینه، تپش قلب و... را به همراه دارد.بیماری های اضطرابی که یکی از شایع ترین مسائل روانی در جمعیت عمومی می باشند، اغلب همراه با عوارض قابل توجه هستند و معمولاً مزمن و مقاوم نسبت به درمان بوده و در ایجاد آن ها عوامل ژنتیکی و وقایع مهم زندگی نقش دارند.
این اختلالات در بین حدود 30 درصد زنان و حدود 19 درصد مردان دیده می گردد.
برخلاف اضطراب طبیعی که جزء تفکیک ناپذیر زندگی بشری است و می تواند منجر به افزایش عملکرد و کارایی فرد در زمینه های مختلف گردد، اضطراب مرضی با تداخل در زندگی روزمره فرد منجر به بروز انواعی از مسائل تحصیلی، شغلی، خانوادگی و... می گردد که ضرورت توجه جدی به آن کاملاً احساس می گردد.
از آن جایی که مهم ترین عامل افتراق سطحی از اضطراب که منجر به بروز شرایط بیمارگونه می گردد، ایجاد اختلال در یکی از حوزه های عملکرد فردی و بین فردی است، لذا زمانی به یک پدیده اضطرابی عنوان اختلال داده می گردد که از بعد شدت یا مدت اضطراب یا هر دو به مقدار ای باشد که باعث فراوری مشکل در یک یا چند موقعیت از زندگی فرد گردد.
اختلالات اضطرابی بر اساس ماهیت و موضوعات مبتلا به انواعی تقسیم می شوند که هر کدام از آن ها می تواند حوزه های وسیعی از زندگی را تحت تأثیر قرار دهد.
چه بسا بسیاری از اختلالات اضطرابی از ابتدای کودکی همراه با انسان است و در طول حیات وی منجر به فراوری محدودیت ها و ناتوانایی های بسیاری می گردد. البته بعضی از انواع اختلالات اضطرابی در حد خفیفی بوده و مقطعی و گذرا می باشند. آن چه که بسیار اهمیت دارد شناسایی به موقع و استفاده از راهکارهای مناسب جهت کنترل و درمان آن هاست. اختلالات اضطرابی (اضطراب مرضی) طیف گسترده ای را تشکیل می دهند که یک سر طیف اختلال پانیک (حملات اضطرابی، حملات هول) است و سر دیگر طیف اختلال وسواسی - جبری می باشد و سایر بیماری ها نظیر انواع هراس ها (فوبیا)، اضطراب عملکردی و استرس پس از سانحه هم جزء این دسته از اختلالات می باشند. این اختلالات را می توان خانواده ای از اختلالات روان پزشکی مجزا و در عین حال مرتبط به هم در نظر گرفت.
علل و عوامل مؤثر بر بروز اضطراب مرضی کدام اند؟
اختلالات اضطرابی از شایع ترین طبقات اختلالات روانی هستند. در مطالعات مختلف گزارش شده است که از هر چهار نفر یکی واجد معیارهای تشخیصی لااقل یک اختلال اضطرابی است و مقدار شیوع دوازده ماهه این اختلال ها 17/7 درصد است. زنان با شیوع مادام العمر 30/5 درصد در مقایسه با مردان با شیوع مادام العمر 19/2 درصد، بیش تر ممکن است دچار یک اختلال اضطرابی شوند. دست آخر این که با افزایش طبقه اجتماعی - مالی از شیوع اختلالات اضطرابی کاسته می گردد. به طور کلی عوامل ذیل در بروز اضطراب مرضی نقش دارند.1- عوامل روان شناختی
سه مکتب عمده روان شناختی، یعنی مکاتب روان کاوی، رفتاری، و وجودی، در خصوص علل اضطراب نظریه هایی مطرح نموده اند. هر یک از این نظریه ها، هم از جهت نظری و هم از جهت عملی و برای درمان بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی مفید است.برای فهم کامل اضطراب هر کس اغلب خوب است از منظر سلسله مراتب رشد به آن نگریسته گردد. با این نگاه منبع اضطراب به مسائل رشدی ارتباط داده می گردد. در ابتدایی ترین سطح، اضطراب فروپاشی و از هم پاشیدگی ممکن است وجود داشته باشد که یا در ترس مربوط به از دست رفتن احساس یکپارچگی به دلیل ادغام در موضوعی دیگر ریشه دارد، یا در نگرانی از این که در اعتماد به نفس وی خدشه ای وارد گردد، چون دیگران به تأیید و تصدیقی که ضروری است، پاسخ نمی دهند. در سطح کمی پیشرفته تر، اضطراب گزند یا بدگمانی وجود دارد که می تواند به این تصور مربوط باشد که فرد در معرض خطر تهاجم یا انهدام از سوی نیرویی شرور و خارجی واقع شده است. منبع دیگر اضطراب، اضطراب بچگانه ای است که به دلیل ترس مربوط به از دست رفتن محبت یا تأیید یکی از والدین یا ترس فرزند از والدی - انتقامجوست که می خواهد صدمه جسمی به او وارد کند. در پخته ترین سطح، اضطراب فراخود واقع شده است که آن را با احساس گناه ناشی از دست نیافتن به معیارهای درونی شده رفتار اخلاقی ارتباط می دهند. با مصاحبه دقیق روان شناختی اغلب می توان سطح اصلی اضطراب فرد را معلوم کرد. گاه هم اضطراب آشکارا به تعارض های متعددی در سطوح گوناگون رشد ارتباط دارد.
2- عوامل رفتاری
نظریه های یادگیری یا رفتاری، بعضی از مؤثرترین درمان ها را برای اختلالات اضطرابی به ارمغان آورده اند. طبق نظریه های رفتاری، اضطراب، پاسخی شرطی به یک محرک محیطی مشخص است. در الگوی شرطی سازی سنتی، فردی که هیچ گونه حساسیتی به هیچ غذایی ندارد، اگر پس از خوردن ماهی آلوده ای در غذاخوری بیمار گردد و روبه رو شدن های بعدی وی با ماهی هم در وی احساس ناخوشی ایجاد کند، با تعمیم این حالت، ممکن است تدریجاً از هر غذایی که دیگران درست نموده باشند احساس نفرت کند؛ احتمال سبب ساز دیگر آن است که افراد با تقلید پاسخ های اضطرابی والدین خود یاد بگیرند که خود هم در درون، پاسخی اضطرابی داشته باشند (نظریه یادگیری اجتماعی). در هر دو حال درمان معمولاً نوعی حساسیت زدایی از راه روبرو سازی مکرر فرد با محرک اضطراب زا و در کنار آن استفاده از روان درمانی های شناختی است. در سال های اخیر طرفداران نظریه های رفتاری علاقه روزافزونی به رهیافت های شناختی در تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی از خود نشان داده اند و نظریه پردازان شناخت گرا هم الگوهای دیگری را به جای نظریه یادگیری سنتی در خصوص دلیل اضطراب مطرح نموده اند. در رهیافت شناختی حالات اضطرابی غیر هراسی، الگوهای تفکری همراه یا مقدم بر رفتارهای غیرانطباقی و اختلالات هیجانی وجود دارد که معیوب، معوج و تحریف شده، یا نامفید و نامولد است. طبق یکی از این الگوهای شناختی، بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی، اغلب مقدار خطر و احتمال صدمه تماشا در موقعیت خاصی را بیش از واقع تخمین می زنند و در مقابل، توانایی های خود را برای مدارا با خطراتی که فکر می نمایند به سلامت جسمی یا روانی شان وارد خواهد آمد، کم تر از واقع تخمین زنند. طبق همین الگو، بیماران دچار اختلال هراس اغلب فکر می نمایند که تسلط بر خود را از دست خواهند داد و از مردن می ترسند. متعاقب این افکار و ترس ها حالات جسمی غیرقابل توجیهی (مثل احساس تپش قلب، افزایش ضربان قلب، و منگی) پیدا می گردد که به تدریج به یک حمله اضطرابی می انجامد. اندکی بعد افکار و ترس های مزبور، حمله اضطرابی را در فرد تداعی می نماید. درمان شناختی - رفتاری راه مؤثری برای درمان اختلالات اضطرابی است و بعضی از مطالعات پیشنهاد نموده اند که روان درمانی می تواند الگوهای ناهنجار فعالیت مغز را تغییر دهد، ولی این زمینه هنوز مستلزم آنالیز ها و پژوهش های بسیاری است.3- عوامل زیستی
نظریه های زیستی مربوط به اضطراب از چندین منبع نظیر مطالعات اجرا شده بر اساس الگوهای حیوانی اضطراب، مطالعه بیمارانی که عوامل زیستی مشخصی در آن ها دیده شده است، اطلاعات روزافزون ما در زمینه عصب پژوهی (نوروساینس) پایه، و اثرات داروهای روان گردان حاصل شده اند. بعضی معتقدند تغییرات زیستی قابل مقدار گیری در بیماران دچار اختلالات اضطرابی خود از عواقب تعارض های روانی است که وقایع زیستی، اولیه است و تعارض های روانی، ثانویه به آن ها شکل می گیرد. در بعضی افراد هر دو حالت ممکن است وجود داشته باشد و در افرادی که علایم اختلالات اضطرابی را دارند، طیفی از درجات مختلف حساسیت بر اساس شرایط های مختلف زیستی آن ها ممکن است وجود داشته باشد.4- عوامل وراثتی
از مطالعات وراثتی نتایج محکمی به دست آمده مبنی بر این که لااقل نوعی مؤلفه وراثتی در پیدایش اختلالات اضطرابی سهیم است. تقریباً نیمی از کل بیماران مبتلا به اختلال حمله اضطراب لااقل یک منسوب مبتلا دارند. ارقام مربوط به سایر اختلالات اضطرابی هم گرچه به این بزرگی نیست، اما باز حاکی از بیش تر بودن فراوانی بیماری مذکور در منسوبان درجه اول بیماران در مقایسه با بستگان افراد سالم است.در خصوص اختلالات اضطرابی مطالعه ای بر روی فرزندخوانده ها گزارش نشده، اما داده های به دست آمده از مطالعات اجرا شده بر روی دوقلوها خود مؤید این فرضیه است که اختلالات اضطرابی لااقل تا حدودی تحت تأثیر عوامل مشخص نماینده وراثتی شکل می گیرند. واضح است که میان عوامل وراثتی و اختلالات اضطرابی ارتباط وجود دارد، ولی احتمالاً هیچ اختلال اضطرابی نتیجه مستقیم یک ناهنجاری ژنتیکی نیست. طبق یکی از گزارش های اخیر حدود چهار درصد از انواع اختلالات اضطرابی که در جمعیت عمومی دیده می گردد، منتسب به یکی از ژن های ناقل سروتونین، یعنی محل اثر بسیاری از داروهای سروتونرژیک است. افراد دارای این گونه ژن سروتونین کم تری فراوری می نمایند و اضطراب بیش تری دارند.
منبع مقاله :
طهماسبی پور، نجف؛ (1390)، اضطراب امتحان: پیامدها و راه های کنترل آن، تهران: نشر قطره، چاپ اول
منبع: راسخون